به گزارش «فرهیختگان»، 28 سال پیش در چنین روزهایی پاس تهران قهرمان آسیا شد و از آن تاریخ دیگر هیچ تیم ایرانی موفق نشد چه در جام باشگاهها و چه در لیگ قهرمانان قهرمانی را تجربه کند، هرچند تیمهایی مثل استقلال سپاهان ذوبآهن و پرسپولیس چه در فرمت قدیمی این رقابتها و چه در فرمت جدید که حدود ۲۰ سالی از آن سپری میشود تا یک قدمی کسب عنوان قهرمانی پیش رفتند اما درنهایت باز هم این اتفاق نیفتاد تا تیم ریشهدار و قدیمی پاس که بعد از انتقال به همدان دیگر خبر و اثری از آن نیست همچنان در بین تیمهای ایرانی بهعنوان آخرین قهرمان شناخته شود. در همین خصوص با مدیرعامل وقت پاس که این روزها گرفتار دیالیز است به صحبت پرداختیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با کریم ملاحی را در ادامه میخوانید.
فکر میکنید چرا بعد از پاس هیچ تیمی نتوانسته قهرمان آسیا شود؟
مهمترین دلیل آن عقبماندگی فوتبال ایران از جهات ساختاری و برنامههای نرمافزاری و سایر موارد مرتبط نسبت به کشورهای آسیایی مثل کره و ژاپن است. آنها علمی کار خود را دنبال کرده و روزبهروز در بحث زیرساختها پیشرفت میکنند ولی ما در اینجا هر روز درگیر دعواهای فوتبالی و دلالی و مشکلات حاشیهای هستیم. در همین مدت هم اگر تیمهایی مثل پرسپولیس به فینال صعود کردهاند روی همیت ملی و تعصب و استعداد بچههای این باشگاههاست، در غیر این صورت از لحاظ حرفهای و مسائل مرتبط با پیشرفت فوتبال ما از کشورهای دیگر خیلی عقبتر هستیم.
پاس با وجود اینکه از چهرههایی مانند گروسی یا غلامپور بهره میبرد اما باز هم نسبت به تیمهای دیگر ستارههای کمتری داشت ولی به قهرمانی رسید. فیروز کریمی هم در آن زمان یک مربی جوان بود. چطور با این تیم جوان به این افتخار بزرگ رسیدید؟
در آن سالها شکل مسابقات ۸ تیمی بود اما بچهها خیلی زحمت کشیدند تا این عنوان بهدست آمد. در آن سالها ما ستارگانی مثل نوآموز، مدیرروستا، رضاییمنش، غلامپور و سایرین را داشتیم، هر چند در هر برههای حدود ۶ یا ۷ بازیکن از پاس به تیم ملی دعوت شدند. از سوی دیگر مسائل مالی و مادیات که بهشدت امروز در فوتبال ما رایج شده و همه چیز را تحتالشعاع قرار داده، آن زمان به این شکل نبود. با 6 بازیکن ملیپوش به فینال جام باشگاهها رسیدیم و با الشباب عربستان که یکی از تیمهای گردن کلفت آن دوران آسیا بود و از بازیکنانی مانند سعید العویران بهره میبرد بازی کردیم و خدا را شکر بردیم و قهرمان شدیم. اتفاقا این تیم در فینال خیلی به ما فشار آورد اما خدا کمکمان کرد.
آن زمان هم فیروز کریمی مثل الان طناز و شیرین بود؟
کریمی معمولا قبل از آغاز بازیها و در جلسه فنی سعی میکرد بچهها را از لحاظ روحی و روانی شارژ کرده و آنها را شاداب نگه دارد و همین موضوع باعث میشد تا بچهها با روحیه خوبی وارد زمین شوند. درواقع همان اخلاق خاص کریمی و به قول شما طنازیهای خاصش در بالا بردن روحیه بچهها خیلی کمک میکرد. کما اینکه از لحاظ فنی نیز یکی از بهترین مربیهای ایران بهشمار میرفت. همه این موارد از تدابیر مدیریتی تا زحمات بچهها و امکاناتی که برای تیم فراهم شد همه و همه باعث شدند تا بتوانیم قهرمان آسیا شویم. البته از لحاظ سیاسی نیز شرایط کشور مثل الان بود و یک مقدار انگیزه بچهها برای پیروزی مقابل تیم عربستانی بیشتر از همیشه بود و بهخصوص اینکه این بازی در کشور بحرین برگزار شد و بردن تیم عربستانی آن هم در بحرین تمام وجود بچهها را پر از انگیزه کرده بود.
چه شده که دیگر خبری از پاس نیست؟
یک تصمیم غلطی گرفته شد و باعث شد دیگر اسمی از پاس باقی نماند. البته اخیرا زمزمههایی بود که دوباره پاس احیا شود ولی آنقدر حاشیه در فوتبال ایران زیاد شده و دلالی و مسائل مالی بیحد و حصر بهوجود آمده که واقعا کسانی هم که میخواهند صادقانه بیایند یک مجموعه را احیا کنند نمیتوانند به این هدف برسند. چندین بار این صحبت شد و اقداماتی هم صورت گرفت که پاس از دستههای پایینتر و حداقل از دسته اول فعالیتش را دوباره شروع کرد و از آنجایی که امکانات خوبی هم ناجا در باشگاه دستگردی دارد میشد با تعامل بین نیروی انتظامی و یک اسپانسر قوی دوباره پاس را برگرداند اما متاسفانه آنقدر حاشیه در فوتبال زیاد است که کسانی هم که میخواهند دلسوزانه موضوعی را دنبال کنند وقتی وضعیت را اینگونه میبینند عقب میکشند اما باز هم ما امیدواریم که این اتفاق دوباره در فوتبال کشور بیفتد.
آخرین خبر از پروسه احیای پاس چیست؟
هیچ! فعلا کسی جرات نکرده وارد این بازی شود.
میگفتند نیروی انتظامی حق سرمایهگذاری یا هزینه کردن در فوتبال یا ورزش حرفهای را ندارد.
این موضوع درخصوص تیمهای نیروهای مسلح صدق میکند اما میشد از امکانات سختافزاری نیروی انتظامی در کنار یک اسپانسر قدرتمند خارج از مجموعه نیروی انتظامی استفاده لازم را برای احیای پاس برد. یعنی یک مجموعه هزینه تیم را قبول میکرد و نیروی انتظامی امکانات سختافزاری و حق امتیاز سربازگیری آن را در اختیار میگرفت و این دو عامل اگر اتفاق بیفتد مطمئنا منجر به احیای تیم قدیمی پاس با سرمایههایی که در فوتبال ایران وجود دارد خواهد شد. الان شما نگاه کنید بهترین سرمربیان فوتبال کشور از بازیکنان سابق پاس محسوب میشوند و همه آنها نیز همیشه اعلام آمادگی میکنند که اگر یک روز دوباره پاس استارت زد میآیند و کمک میکنند و اگر این اتفاقات بیفتد میشود دوباره پاس را احیا کرد. در هر صورت پاس تیم کوچکی نبود و امثال جواد نکونامها، وحید هاشمیانها و رسول خطیبیها و سایر ستارههایی که امروز در فوتبال ایران مشغول مربیگری هستند ازهمین تیم پاس چهره شدند. اگر یادتان باشد معمولا انحصار ترانسفر بازیکن به اروپا در اختیار دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بود و آقایان فتحاللهزاده و عابدینی این کار را انحصاری برای این دو باشگاه انجام میدادند اما این انحصار با انتقال وحید هاشمیان به هامبورگ شکسته شد و پاس بهعنوان باشگاه سوم این انحصار را شکست. در آن سالها ترانسفرهای خوبی هم داشتیم هم وحید هاشمیان و هم رسول خطیبی و حتی آن زمان جواد نکونام درحالی که فقط ۱۸ سال سن داشت مورد توجه مدیران هامبورگ قرار گرفت و آنها پیشنهاد دادند که این بازیکن را دو سال به آکادمی هامبورگ در آلمان اعزام کنیم تا در آنجا رشد کرده و بعد بتوانیم توافقات بعدی را داشته باشیم که این امر میسر نشد اما اگر به سایر سوابق تیم پاس نگاه کنید همیشه بین ۴ تا ۶ بازیکن ملیپوش و تاثیرگذار داشتیم و همیشه هم در کورس قهرمانی در بین تیمهای مدعی قرار گرفته و در تاریخ چندین قهرمانی لیگ و آسیا را کسب کرده است.
وقتی پاس به همدان رفت این اتفاق همزمان شد با آغاز مرگ این تیم. از این انتقال تاریخی نکتهای وجود دارد که هنوز به یاد داشته باشید؟
در آن سال که پاس به همدان رفت چند تیم دیگر هم جابهجا شدند. در آن سال هزینه تیمها یک جهش بیسابقه پیدا کرد یعنی تیمی را که با یک میلیارد تومان میبستیم به یکباره به 6، 7 میلیارد تومان رسید و نیروی انتظامی هم مشکلات خاص خودش را داشت و از سوی دیگر استاندار همدان هم برای این انتقال داوطلب شد و درنهایت این تیم به همدان رفت ولی پاس نام بزرگی بود که درنهایت در آن استان جا نیفتاد.
یعنی الان نباید یکی یقه استاندار وقت را بگیرد و بگوید مطالبه شما امروز حتی اسمی ازش باقی نمانده است؟
6 استاندار از آن تاریخ به بعد عوض شده است. در هر صورت آن زمان نباید این مجوز را میدادند. فکر میکنم مسئولان فدراسیون و هیات فوتبال تهران کوتاهی کردند و میتوانستند با مسائل قانونی جلوی این انتقال را بگیرند کما اینکه جلوی انتقال نفت را گرفته و اجازه ندادند امتیاز آن به اراک منتقل شود. مسئولان وقت فدراسیون فوتبال کوتاهی کردند و سرنوشت امروز پاس را رقم زدند.
بهعنوان سوال پایانی ارزیابی شما از انتخابات فدراسیون فوتبال چیست؟
الان عقبه فدراسیون چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ ساختاری بسیار خراب است. بین پنج نفری که آمدهاند توان احیای فدراسیون فوتبال را نمیبینم مگر اینکه به کانونها و جاهایی وصل باشند که بتوانند کمکهای مالی آورده و کمکهای فکری بگیرند تا بتوانند موفق شوند. البته در این بین آجرلو نسبت به بقیه در باشگاهداری تجربه بیشتری داشته و چند بار هم کاندیدا بوده. در هر صورت ما همیشه در انتظار روزی هستیم که در فدراسیون فوتبال همه چیز شفاف شده و کار دست آدمهای کاردان باشد و افراد دلسوز و متعهد و متخصص سکان فوتبال کشور را به دست بگیرند. این اتفاق اگر بیفتد با استعدادهایی که در فوتبال کشورمان داریم میتوانیم خیلی جلوتر از چیزی باشیم که الان هستیم. به امید آن روز انشاءالله.
* نویسنده: محمدرضا حاجیعبدالرزاق، روزنامهنگار